چندی است عدهای از روی غرض یا ندانستن سعی دارند ترکهای تهران را غیربومی و مهاجرینی از مناطق ترک نشین به منطقهای فارس نشین(!) معرفی نمایند، فلذا میگویند: "ترکها بدون خونریزی تهران را فتح کردهاند و..."!؟!طبق اشارات فردوسی شاعر معروف فارسی گوی در شاهنامهاش، "شهرری" یعنی بخش جنوبی تهران امروز و آمل، دو شهر ترک نشین بودهاند. همچنین ابن خردادبه در کتاب المسالک و الممالک (به سال 230 ق)، حدود آذربایجان را از جنوب، تا مناطق ری و دماوند (در استان تهران) و از شمال، ارمنستان که زیر نظر اسپهبد آذربایجان اداره می شده، آورده است.
مجموعهای مکتوب با عنوان "فرهنگ جغرافیایی ایران زمین" به تألیف دکتر محمود پناهیان که در سال 1351 از سوی انتشارات ارتش به چاپ رسیده است، به وجود 209 روستای ترک تهران اشاره نموده است. این در حالی است که روستاهای اطراف این شهر در استان تهران و شهرهای اطراف آن چون: رباط کریم، شهریار، کرج، قزوین، همدان، ساوه، اراک، قم، گرمسار، دماوند، فیروزکوه و... نیز به زبان ترکی و همگی به یک لهجه از این زبان تکلم می نمایند.
مطمئناً اسناد و مدارک دیگری نیز بر ترک بودن اهالی بومی تهران تا زمان قاجار وجود دارد که نیازمند کاوشهای بیشتر از سوی محققین می باشد.
اما بعد از اینکه فتحعلیشاه زبان فارسی را در تهران رایج نمود، به تدریج، هجوم فارسها از مناطق فارس نشین به این شهر آذربایجانی که در آن روزها به مرکزیت سیاسی و اقتصادی ممالک محروسه تبدیل شده بود، آغاز شد.
پس از کودتای انگلیسی رضا پالانی بر علیه حاکمیت ترکان قاجار و جلوس بر تخت سلطنت ممالک محروسه که از 4 ایالت (آذربایجان، خراسان و سیستان، بلوچستان و کرمان و فارس و بنادر) تشکیل یافته بود، وی نیز پایتخت خود را همان شهر ترک نشین تهران برگزید اما از آنجاییکه یکی از اقدامات اولیه وی که از ارکان اصلی سیاستش بود فارس سازی اهالی بومی تهران و سپس اِعمال این سیاست فاشیستی و نژادپرستانه بر کل ایران بود لذا این اقدام را به دو روش "تحقیر و انکار ترکان" و "برجستهسازی پارسیان" که موجب انزوای روانی ترکان و اعتماد به نفس کاذب برای فارسها می شد، آغاز کرد.
سیاست پهلوی ها و پهلویست ها همواره بر این بوده که ضمن بومی جلوه دادن تنها پارسیان در این سرزمین (!) ، زبان فارسی دری که خاستگاه آن افغانستان و خراسان می باشد را نیز زبان بومی پارسی (!) و باید چنان جلوه داده شود که صحیحترین و اصیلترین طریقه تکلم آن هم گویش تهرانی است (!)، نشان دهند و تبلیغ کنند. ...
زبان فارسی رایج در تهران که ترکیبی از زبان ترکی و دری(فارسی) می باشد با زبان فارسی دری اصیل که در افغانستان و خراسان و دیگر مناطق فارس نشین ایران تکلم می شود، تفاوتهای زیادی دارد.
علاوه بر لحن جوهردار و ترکی وار گویش تهرانی زبان فارسی، در این گویش تعداد زیادی اصطلاح و واژه ترکی مورد استفاده روزمره قرار میگیرد که از کثرت استفاده، کسی به ترکی بودنشان فکر نمی کند. در زبان فارسی تهرانی شمار قابل توجهی از این واژه ها و اصطلاحات وجود دارند که در زبان فارسی دری پارسیان و خراسانیان کاربرد ندارند. مثل: آغاز، انگشت، الگو، بیگانه، سراغ، سوراخ، گوجه، میان و... ؛ این واژگان بدلیل اینکه از دوران ترکی میانه (بعد اسلام) و حتی باستان در این منطقه رایج بوده، در ترکی معاصر آذربایجانی یا کاربرد ندارند و یا کمتر مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین نامهای ترکی بسیاری بر روی مناطق و مکانهای جغرافیایی و تاریخی شهر و استان تهران هنوز باقی است. مثل: قئیتریه، اودلاجان، توپخانا، یاخچی آباد، خانی آباد، قار، ارک، اتابک، البورز، سولوقان، دوشان تپه، اوشون، آهار، چیچکلو، ایرین، سالور، میان آباد، قوچ حاصار، درسون آباد، تورغوز آباد، قرچک و... و نیز "برج تاریخی توغرل شاه سلجوقی" بعنوان اولین بنای بلند تهران، بعنوان سمبل و نماد هویت واقعی این شهر بوده است.
با وجود ترک بودن اصالت و هویت تهران قدیم، اما امروز بعنوان شهری که به دلیل مهاجرت فارسها و سیاستهای دولتی، زبان فارسی بسیار در آن رایج شده، شناخته میشود و کمتر درباره ترک بودن آن سخنی به میان میآید! به همین دلیل است که باید گفت: تهران شهری است که فارسها بدون خونریزی آنرا تصرف کردهاند.
سیدمجتبی موسوی